مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم..

ساخت وبلاگ
دنیام این روزا یه جور دیگه ست   کارهایی که تو عمرم انجام ندادم و دوس داشتم انجام بدم که یه مهندس واقعی باشم رو ،‌ انجام میدم  با ابزار ها و دستگاه هایی که تا حالا کار نکردم و عمرا نمیتونستم داشته باشم ، کار میکنم  کلی تجربیات مختلف یاد میگیرم که اینقدر زیاده این تجربه ها که حتا فرصت نمیکنم بنویسم شونهمه غیر ممکن'>ممکن ها ممکن شدند و  . . .  هنوزم جای تو خالیه کنارم.. جای تو با هیچی پر نمیشه حتا اگه یه مهندس الکترونیک خیلی موفق باشم... جای تو با هیچی پر نمیشه.‌..   شیرینی الکترونیک رو میچشم و سختی هاشم ب جون میخرم... همونطور که شیرینی عاشق تو بودن رو چشیدم و سختی هاشم ب جون خریدم...   + می‌نویسم که یادم بمونه این روزا رو  هم سختی هاشو هم سختگیری ها رو ، هم مسیری که اومدم رو ، هم شیرینی ها رو    + می‌نویسم که یادم بمونه چقدر عاشقتم و چقدر دلتنگتم و چه جوابی گرفتم از این همه عشق و احساس پاک و عمیق..  تو چی یادت میمونه..؟   + امام رضا علیه السلام امام مهربونم ، من این شغل رو از جانب شما می‌دونم چون خواستید من نمیرم از غصه ... خواستید سرم گرم بشه و احساس موفق بودن تو رشته ی تحصیلیم رو هم تجربه کنم چیزی که سالها میخواستم ،  دلمم خودتون گرم کنید.. دلی که شکسته .. و شما خوب می‌دونید همه چی رو... و خوب می‌دونید من به هر کسی اعتماد نکردم من به حرف مادرتون فاطمه زهرا سلام الله علیها اعتماد کردم..  :*.. + دکترا  هم باور کردن و دستگاه های پزشکی هم ثبت کردن چقدر دلتنگم و قلبم ضعیف میتپه و نفسم سخت در میاد ، ولی تو نه هنوز ... هنوز باورت نشده چقدر دوست داشتنی هستی برام..!       (Why مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.....
ما را در سایت مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7yeksabadsib7 بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 11 خرداد 1401 ساعت: 13:28

 خدایا خدایا  خدایی که همه ی کارات رو حکمت و حساب و کتابه  ی سوال دارم ازت  چرا از هر چی که مطمئنم ، نامطمئنم میکنی؟ چرا از هر چی که نامطمئنم ، مطمئنم میکنی؟ چرا به هر چی امیدوار میشم ، ناامیدم میکنی ازش؟ چرا از هر چی ناامید میشم ، امیدوارم میکنی بهش؟   چرا همه چی زیر و رو میشه... چی درسته و چی غلط خدایا خدایا...؟   دیگه هیچوقت حالم خوب نمیشه تا جواب سوالامو ندی.. :*..     + مهربان ارباب دلم میخاد بیام پیش تون از این همه سرگردونی و پریشونی راحت شم... حال بد دلم خوب بشه ، امید اول و آخر من شمایی امام حسین علیه السلام..   اولین حقوق مهندسیم رو گرفتم اولین قدم رو میرم ، دیگه بقیه اش با شما مهربان اربابم... امید خانواده ام رو ناامید نکن... گفتن یعنی ما هم بریم کربلا ، گفتم آره مگه ما با بقیه چه فرقی داریم...   مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.....
ما را در سایت مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم : عاشقت باشم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7yeksabadsib7 بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 11 خرداد 1401 ساعت: 13:28